نسل‌های بی‌آرمان

باورها و ارج‌گذاری‌های نادرست در بارۀ تقدیر

پرسش: انسان کاری می‌کند که به صحتش ضرر دارد. بعدش می‌گوید: «در تقدیر من چنین بوده است». آیا این مسئله ربطی با تقدیر دارد؟

برای پاسخ گفتن به این پرسش، نخست باید باور به تقدیر را درست تشخیص داد. ورنه در گیرودار باورها و ارج‌گذاری‌های نادرست دست و پا خواهیم زد.

تقدیر عنوانی از علم خداوند است، نه قدرت و ارادۀ خداوند. خداوند با مشیتش شدن ویا نشدن کاری را مراد می‌کند، سپس با قدرتش آن را تحقق می‌بخشد. به تعبیر دیگر، خداوند چیزهایی را که با علم ازلی‌اش طرح کرده است، با قدرتش وجود خارجی می‌بخشد. و اما علم، مقتضی وجود خارجی بخشیدن به یک چیز نیست و با اجبار سرو کار ندارد. آنچه مقتضی وجود خارجی است، خواست و ارادۀ انسان، و خلق کردن خداوند برطبقِ ارادۀ انسان است. برعلاوه، علم تابع معلوم است. یعنی اینکه چه چیزی، در کجا، به چه صورت، و چه زمانی وقوع بیابد، خداوند به همان صورت می‌داند. این بدان معنا نیست که، یک پدیده یا واقعه، از بهر اینکه خداوند آن را با علم عزلی‌اش می‌داند، صورت می‌گیرد. از همین جهت «تقدیر عنوانی از علم خداوند است». این دیدگاه چنین مفهومی را نیز به دست می‌دهد: «هیچ تقدیری وجود ندارد که در آن ارادۀ انسان در نظر گرفته نشده باشد». واگرنه مسئلۀ جبریّت مطرح خواهد شد که آنگاه خلقت جهان و موجودیت بهشت و دوزخ، عبث خواهد بود. تقدیر جبری؛ بالای موجوداتِ فاقد اراده قابل اجرا است. مثلاً، آفتاب، مهتاب، خاک، ستاره، سنگ و... و اما در مورد انسان و جن که دارای اراده هستند، تقدیرِ ارادی حاکم است.

بنابرآن، خداوند از اینکه می‌داند انسان اراده‌اش را در کدام جهت بکار می‌برد، به همان جهت برنامه‌ریزی می‌کند و با فرارسیدن زمانش، چیزهایی را که انسان اراده کرده است، خلق می‌کند. اولی را قدر، و دومی را قضا می‌نامند. اگر خداوند با «عطای الهی»‌اش چیزهایی که در پلان تقدیر نموده است را تغییر ندهد، آن چیزها عیناً تحقق می‌یابند و بنده با اعمال مثبت ثواب کسب می‌کند، و با اعمال منفی گناه.

اکنون به سوال بر می‌گردیم: فرض کنید شخصی با خواست و ارادۀ خود شراب نوشید ویا سگرت دود کرد و در نتیجۀ آن به بیماری سرطان مبتلا شد. آیا اینجا تقدیر مقصر است؟ یا کسی که مسکّرات مضری را استفاده کرده است که بنا به داده‌های علم طبابت 97-98 درصد باعث بیماری سرطان می‌گردد؟ طبعاً که انسان مقصر است. از این‌رو، انسان ناگزیر است با استفاده از ارادۀ خود از مصرف غذاها و نوشابه‌های مضر به صحت، از پرخوری و از خوردونوش‌های بیجا بپرهیزد و تغذیۀ متوازن را به پیش گیرد. کسی که در نتیجۀ عدم رعایت شرایط بهداشت به بیماریِ مبتلا گردیده است و ادعا می‌کند که مقصر اصلی تقدیر بوده است، این ادعایش با هیچ نصوص اسلامی توجیه‌پذیر نیست.

این شخص علاوه بر آنکه در دنیا درد و الم می‌بیند و آه و ناله سر می‌دهد و برای رهایی از بیماری و دست یافتن به صحت، میلیونها دالر مصرف می‌کند و شفاخانه به شفاخانه سرگردان می‌شود، در آخرت جزای رعایت نکردنِ قوانین کَونی را می‌بیند. در اینجا فرقی میان دیندار و بی‌دین و مؤمن کامل و مؤمن ناقص وجود ندارد. زیرا «شریعت فطریه» (قوانین حاکم در کاینات) بالای هرکس قابل اجرا است. کسانی که این قوانین را درک می‌کنند و از آن پیروی می‌کنند، به خوبی‌ها و زیبایی‌ها دست می‌یابند، و اما کسانی که آن را درک نمی‌کنند و از آن پیروی نمی‌کنند، به سزای اعمال خود می‌رسند.

گزیدۀ سخن اینکه؛ برداشت تقدیری که در سوال مطرح شد، با آموزه‌های اساسیِ اسلام مغایرت دارد.

Pin It
  • Created on .
Copyright © 1403 صفحه انترنیتی فتح الله گولن. کلیه حقوق وب سایت محفوظ می باشد.
fgulen.com وب سایت رسمی فتح الله گولن است